***مکن تکلیف آبادی کهن ویرانه ی ما راکه این منزل خراب از منت تعمیر می گرددشفایی اصفهانی***من نه از روی جنون رو به بیابان کردمرفتم از دل گرهی باز کنم صحرا شد!عالی شیرازی***زمانه آیت منع شراب بر من خواندچنان که منع سکندر ز آب حیوان کردچو دزد شب که نیاید ز خانه روز برونخمار خانگی ام شرمسار مستان کردنوعی خبوشانی***از پی دفع جنونم داغ بر سر می نهندداغ دل بس نیست بر سر داغ دیگر می نهندشاهقلی خلخالی***چون طفل نی سوار به میدان اختیاردر چشم خود سوار ولیکن پیاده ایمصائب تبریزی***با هر که حرف دوستی ابراز میکنمخوابیده دشمنی است که بیدار میکنمنافع قمی***سرخی چشم کبوتر هیچ میدانی ز چیستنامه ام می برد و بر درد دلم خون می گرید؟؟***تا همچو گل پیاله شکفتن گرفته استاز توبه همچو غنچه دل من گرفته استدر بزم یار شیشه به این سادگی که هستخون هزار توبه به گردن گرفته است!عبدالرزاق فیاض لاهیجی***ز بیم خوی تو آهی به سینه دزدیدیمگرفت گریه ی پر زور چون عسس ما راعالی شیرازی***می برم جای دگر جنس محبت چه کنماین متاعی ست که در کوی تو با خاک یکی ستشفایی اصفهانی***اگر خواهی بسنجی زور فقر و سلطنت باهمبچینی
های فغفوری بزن کشکول چوبین رامسیح کاشانی***گر گدای ژنده پوشم جای ننگ و عیب نیستکهنه می بندد بر نخلی که صاحب حرمت استپارسا تویسرکانی***غارتی کرد خزان باغچه ی صبر مراکه بهار آمد و شرمنده ز بستان برگشتشفایی اصفهانی***بگو بخواب که امشب میا به دیده ی منجزیره ای که مکان تو بود آب گرفتظهیر کرمانی***بر وضع ما بچشم حقارت نظر مکنما را بروز تیره محبت نشانده استعلاجی***باشد به از گلی که زند گلرخی به سرخاری که در طریق محبت بپا رودوصال شیرازی***تند مرو ای دلیل ره که مباداخسته دلی در قفای قافله باشدفروغی بسطامی* تک بیتی،دو بیتی،رباعی های ناب ...
ادامه مطلبما را در سایت تک بیتی،دو بیتی،رباعی های ناب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mtakbaytia بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 9:36